دفتر دل

چشم های من بی تو

چشم های من بی تو
باغی ست
که گل هایش رفته اند
و تنها از آواز عطرهاشان
می شود فهمید
این جا زمانی
کوچه ای را
باغ بودست
پلک های خسته ام
پرچین ریخته ای ست
که از تو دل نمی کنند
و بارانی هنوز
آسمان نباریده است
که شمیمت را
از گونه های من
بشوید !


دوری !!!

قویترين زن جهان هم که باشي...
وقت هايي هست ...
که دستي بايد لمس ات کند...
تني ...
تنت را داغ کند...
و لبي...
طعم لبت را بچشد ...
مستقل ترين زن جهان هم که باشي...
وقت هايي هست...
که دلت پر ميزند براي کسي که برسد و بخواهد...
که آرام رانندگي کني ...
و شام ات را نخورده روي ميز نگذاري و بروي...
مسافرترين زن دنيا هم ...
دست خطي مي خواهد که بنويسد برايش...
" زود برگرد "...
طاقت دوري ات را ندارم...


!

  هِي لَـعنَتــــــــــــــــي

مُوَجّــه نيست روزهــــاي نَبـــودَنــَـت


شاید تو باشی...

در انتظار هیچکس نیستم

 

اما... 

هنوز وقتی نویز موبایل روی اسپیکر می افتد

دلم می لرزد

شاید تو باشی....!

 

 

 

 


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد